وب نوشت های من

آرشام پارسی – فعال حقوق دگرباشان

نکاتی پیرامون انتخاب یک روز برای خودمان

سلام دوستان،

مدت زیادی است که خیلی از دوستان درگیر بحث هایی درباره ی انتخاب روز ملی هستند. تا به حال سعی کرده ام که مداخله ای نکنم و خود دوستان تصمیم بگیرند اما مدت کوتاهی است که نگرانی هایی خیلی از دوستان پیش آمده که نه تنها خوب نیستند بلکه زیان زیادی هم به جامعه ی دگرباشان می رسانند. با تعدادی از دوستان صحبت شده و جمع بندی نظرات را در زیر به استحضار می رسانم.

یک – کلمه ی «انتخابات» بار معنایی خاصی دارد و ما دگرباشان با توجه به شرایطی که در حال حاضر داریم به هیچ عنوان قادر به برگزاری انتخابات نیستیم. شرکت در «انتخابات» پیش نیازهایی از قبیل شرایط تشخیص واجدین شرایط، ثبت نام، نظارت، شمارش آرا، لحاظ آرا و … که همواره با اعمال این موارد در انتخاب های سراسری در کشورها همچنان امکان تقلب وجود دارد  چه رسد به ما که شاید حتی یکی از شرایط را هم دارا نباشیم. پیشنهاد من استفاده از واژه ی «نظرسنجی» به جای انتخابات است. با استفاده از از عبارت ما همان کار را انجام می دهیم اما با مشکلات کمتری مواجه هستیم.

دو- بحث های زیادی بر سر عنوان این روز نیز مطرح شده که به نظر من و تعدادی از دوستان بیشتر به دلیل واژه هایی است که در آن استفاده شده است. مثلا «روز ملی» یک عبارت فراگیر است و روزی می توان روز ملی باشد که افراد جامعه در یک اقدام سراسری این روز را انتخاب کنند. در ایران دوازدهم فروردین به عنوان روز جمهوری اسلامی همواره به عنوان روز ملی به کار برده شده است که لازم به اشاره نیست که چه تعداد مخالف دارد. روزی که به عبارتی با بیش از هشتاد درصد آرای مردم انتخاب شده بود. پس کلمه ی «ملی» باز مشکل زا است زیرا هدف از تعیین یک روز برای نسان دادن اتحاد و اقدامات سمبلیک است نه ایجاد بحث و جدل و دلخوری. پیشنهاد من استفاده از عبارتی ساده و مشخص است طوری که خیلی ها آن را بپذیرند. مثلا چیزی شبیه روز دگرباشان ایرانی.

سه- فیسبوک مکان مناسبی برای این نظرسنجی به نظر نمی رسد. دوستانی اشاره کرده بودند که در فیس بوک یک نفر می تواند ده ها نام کاربری درست کرده و نظر دهد و نتیجه ی نظرسنجی را تغییر دهد. همچنین خیلی از دوستان هستند که در فیس بوک یا پروفایل ندارند و یا اگر دارند مایل نیستند که کسی از گرایش جنسی آنها با عضویت در این گروه ها و … پی ببرد. پس خود به خود تعدادی از شرکت در این نظر سنجی فقط به خاطر فیس بوکی بودن آن ریزش می کنند.

چهار- مهم نیست که چه روزی تعیین شود. مهم این است که ما بر سر یک روز توافق نسبی داشته باشیم. باید این پیشنهادات به حداکثر سه مورد برسد که افراد از بین این سه روز یک روز را انتخاب کنند زیراکه در غیر این صورت باید با 365 گزینه روبرو شویم.

 پیشنهاد من پس از همفکری با چند نفر از دوستان این است:

الف) این نظر سنجی به صورت ایمیلی انجام شود زیرا از این طریق افراد می توانند با اطمینان بیشتری شرکت کنند و هویت آنها برای عموم فاش نخواهد شد.

ب) یک گروه تقریبا پنج تا هفت نفره به عنوان ناظران این نظرسنجی و ترجیحا بی طرف تعیین می شوند. این افراد به ایمیلی که برای این منظور ساخته می شود دسترسی پیدا خواهند کرد و هر کدام می توانند در شمارش آرا و تطابق تعداد نظرها به طور مستقل تایید کنند که نتیجه درست بوده است. این افراد در آینده نیز می توانند شهادت دهند که مثلا تعداد دویست نفر در این نظر سنجی شرکت کردند و هشتاد نفر ترجیح شان فلان روز بود. از این طریق برای دوستانی که در ِانده به جامعه ی دگرباشان اضافه می شوند نیز این شبهه وجود نخواهد داشت که چرا این روز و … همچنین اگر افرادی در آینده اعلام کنند که ما در این نظر سنجی شرکت نکرده ایم ئ رای نداده ایم و از کجا معلوم که این روز نظر اکثریت شرکت کنندگان بوده است این گروه ناظر می توانند به این افراد اطمینان دهند که مشکلی وجود نداشته است.

ج) این گروه ناظر ترجیحا باید با اقشار مختلف جامعه در ارتباط باشند و بتوانند در کاهش درصد نظرات کاذب (چنانچه فردی با ساختن ایمیل های مختلف رای های همسان بدهد و بخواهد در نتیجه تاثیرگزار باشد) کمک بزرگی باشند. این افراد می توانند ایمیل هایی که ارسال می شوند را با لیست ایمیل هایی که دارند تطبیق دهند و مطمئن شوند که این افراد اشخاص حقیقی هستند و چنانچه نری ارسال شد که هیچ کدام از این افراد نتوانستند هویت حقیقی آن را تعیین کنند یعنی آدرس ایمیل او در لیست های هیچ کدام از ناظران نبود به راحتی می توان با آن ها تماس گرفت و به صورت تلفنی و یا دیگر راه های ارتباطی نظر را تایید و یا باطل کرد.

د) مدت زمان اعلام نظرها هم برای مثلا یک هفته می تواند تعیین شود زیرا ممکن است بعضی از دوستان دسترسی هر روزه به اینترنت نداشته باشند و باید زمان کافی برای این کار وجود داشته باشد. همچنین می توانیم زمانی را برای خبررسانی از این نظرسنجی از قبل تعیین کنیم و همه ی دوستان در وبلاگ ها و فیسبوک و رسانه های خود به همه ی دوستانشان اطلاع دهند که می توانند در این نظر سنجی شرکت کنند.

امیدوارم که بتوانیم با کمک هم به این بحث ها خاتمه دهیم و اولین قدم را در راه اتحاد و همبستگی و با هم بودن و یک دل بودن و …. برداریم.

دوستدار همه ی شما

آرشام پارسی

13 دیدگاه»

  Trevor Holden wrote @

ممنونم بابت پیشنهادات

  purya wrote @

salam dame hmaton garam mishe on roz bashe ke to mashhad 2ta javono be jorm geraisheshon
ya na in roz khili gham angize

  Kasra wrote @

salam
man font farsi nadaram va majbouram haminjouri benevisam . age ghalati chizi didid bebakh-shid.
1- asle jarane in rooz chi hast ? va gharar hast che namadi az in rooz dashte bashim
2- roozhaye pishnahadi kodam hastand?
3-kami vazeh tar va shafaf tar in mozoo ro matrah konin behtar hast
ba tashakor
Kasra

  koooootah wrote @

دوست عزیزم
1.اصولا در ایران مشکل حول محور طناب دار حرکت می کنه نه حول محور یک کلمه
شما هم مثل من خوب می دونید که تفاوت بار معنایی انتخابات با جایگزینی نظرسنجی برداشته نخواهد شد.اصولا تفاوتی بین نظر سنجی و انتخابات نیست.
2.من با نام ملی موافق نیستم اما این چیزی است که دوستان زحمت کش ما از ابتدا میل به آن داشته اند و من با وجود آن مخالفتی ندارم چون نقشی در وجود آن نداشتم و این را هم می دانم که حذف واژه ملی هم فرقی در برداشت معنایی نمی کند شما نگاه کنید دوست من:روز دگرباشان ایرانی همان بار کلی ملی را در خود جای دارد و من می دانم که شما هم خوب می دانید همانقدر که کلمه ملی مشکل زاست حذف آن هم کمک آفرین نیست.
3.فیس بوک جای بسیار مناسبی هست ولی من هم قبول دارم که جهانشمول نیست ولی فراموش نشود که این یک رای گیری در فضای فیس بوک است و هیچ کس از دوستانی که این رای گیری را پایه گذاری کردند ادعایی در جهان شمول بودن آن ندارند و همچنان آن را رای گیری در فضای فیس بوک می دانند و نه یک رای گیری در ماتریکس جهانی.دغدغه اینکه کسی با آیدی های مختلف می تواند رای دهد نشان از عدالت طلبی شما می دهد و قابل ستایش است اما از ایرادات همراه با اینترنت است که کسی بتواند با آیدی های مختلف حضور داشته باشد و همانند این ایراد را می توان تشبیه به ساید افکت هایی که یک دارو دارد کرد مفهوم عدالت و مفاهیم دیگر در اینترنت کاملا متفاوت است با دنیای خیابانی دوست من و اینکه کسی می ترسد که خودش را معرفی کند هم این حق را باید برای هر کسی قایل شویم که در صورت ترس از شناخته شدن در رای گیری که امکان شناخته شدن در آن وجود دارد شرکت نکند.ما باید به حق همه احترام بگذاریم.
4.متاسفانه من از شماره چهار برداشتی پر از پارادوکس کردم و فکر می کنم جملاتی که هر کدام دیگری را نقض می کند به خودی خود ایرادی ندارند و این همه پارادوکس در یک جمله آن را خیلی به هنر شعر نزدیک می کند که من از ستایش کنندگان آن هستم و من آن را به حساب بار هنری جمله می گذارم و هر جمله این شماره چهار در حکم جوابی به جمله بعدی است و سعی می کنم در قالب یک جمله زیبا و شاعرانه به آن نگاه کنم.
الف:دوست عزیزم شاید بهتر است قبول کنیم که انتخاب یا نظرسنجی که دارای یک پیامدی همچون تصمیم گیری برای روزی خاص با عواقبی خاص است و ممکن است دامنگیر عده ای شود بدون نشان دادن هویت کاری بیهوده است و جز نشان دادن ترس چیزی از آن استنتباط نمی شود پس بهتر است همه از هویت هم باخبر باشیم.
ب:احتیاج برای ناظر دوست من شاید ما را به سوی یک دیدگاه فاشیستی راهنمایی کند و من فکر می کنم بهترین ناظر خود صفحه باز داخل فیس بوک است که اجازه ورود هر کسی را به آن داده ایم.اینطور که من می دانم گویا وقتی که در فیس بوک و در یک صفحه واحد و در زمانی معین رای گیری انجام شود همه چیز در سطح و قابل رویت و قابل شمارش و تایید است.
ج:دنیای اینترنت را به زور نمی توان به دنیای غیر اینترنتی خیابانی مبدل کرد و در دنیای اینترنت هر کسی می تواند به راحتی با صدها آیدی حضور داشته باشد و شاید بهتر است که از این بحث عدالت طلبانه منتها مربوط به دنیای خیابان صرف نظر کنیم دوست عزیزم
د.با تعیین زمانی محدود موافقم و به نظرم حتی مدت زمان می تواند یک هفته یا بیشتر باشد این هم بستگی به نظر دوستانی دارد که از ابتدا صفحه مورد نظر را ساخته اند و خود می تواند در قالب یک رای گیری ابتدایی انجام پذیرد.
ممنون
قربان شما
مهدی کوتاه
رونوشت به صفحه مربوط در فیس بوک.

  arshamparsi2001 wrote @

از گزینه ی چهارم منظورم این بود که بعضی ها می گفتند اول مرداد بعضی هاا روز اعدام مشهد بعضی ها روز سخنرانی احمدی نزاد و … و مهم نیست کدام روز انتخاب شود مهم این هست که بر سر یک تاریخ توافق نسبی داشته باشیم.

  arshamparsi2001 wrote @

در ضمن درست هست که با تغییر کلمات تمام مشکلات حل نمی شود اما بعضی از حساسیت ها از بین می رود. این ها جمع بندی نظراتی بود که دوستان با من در میان گذاشته بودند و من جمع بندی ای از آن ها در اینجا ارائه دادم.
اما همانطور که قبلا اشاره کرده بودم من تا به حال در این تصمیم گیری ها وارد نشده بودم و نظر خاصی هم ندارم و کلا ترجیح می دم بی طرف و امیدوارم که این مسئله زودتر برطرف شود.

  koooootah wrote @

دوست عزیزم
ممنونم که کامنت رو بی جواب نذاشتید
دوستان خوبمون حتما باید در نظر داشته باشند که شما وظیفه سنگینی رو به عهده گرفتید
وظیفه حمایت از پناهجویان
شاید دوستانمون بهتره اجازه بدن شما با ذهن فعالتون و بدون درگیری به اون کار بسیار مهم برسید
من شخصا
از شما توقع دارم که پناهجویان رو در صدر کار هاتون بذارید
و حتی
تنها کار شما باشه
شاید دوستان بهتره کمی از بار مشکلات خودشون رو خودشون به دوش بکشن
واقعا نیازی که ما داریم نیاز به کمک به وضعیت پناهجویان هست
موفق باشید
امضا مهدی کوتاه

  arshamparsi2001 wrote @

مهدی جان، ممنون از نظرت اما لازم هست توضیح بدم که من کارم فقط پناهجویان دگرباش نیست و من فعال حقوق دگرباشان هستم و به تمام زمینه هایی که لازم باشه رسیدگی می کنم. از گوش کردن به درد دل هاشون تا صحبت کردن با خانواده ها و دیگر مسائل اجتماعی و شخصی تا پناهندگی و مهاجرت و برنامه های فرهنگی و …
مساله ی پناهندگان به عنوان مسائل اضطراری در صدر کارها قرار می گیرد. به عنوان مثال اگر یک سازمان برای رفع گرسنگی در جهان تلاش کند و هدفش این باشد که دیگر انسان ها گرسنگی و فقز نداشته باشند و یک نفر با آنها تماس بگیرد و بگوید که من امروز گرسنه هستم نمی توانند بگویند که صبر کن تا ما به لابی های دولتی مان برسیم و یک روز این مسائل برطرف خواهد شد. این شخص امروز گرسنه است و باید به او کمک کرد. ما هم هدفمان برطرف کردن تمام مجازات و تبعیض ها بر دگرباشان و کمک به بهبود شرایط آنها در تمام مسائل است اما پناهجویان همین امروز نیز نیازبه کمک دارند.

البته منظور شما را متوجه شدم و فقط لازم دیدم به دلیل طرز نوشتن جملات توضیح دهم که دیگران اشتباه نکنند که منظور این بوده است که این مسائل به آرشام پارسی ربط ندارد چون شما این منظور را نداشته اید چون مسلما می دانید که آرشام پارسی هم یک همجنسگرای ایرانی است و عضو جامعه است و حق دارد در مسائل مربوط به جامعه رای و نظر داشته باشد اما به دلیل فعالیت های دیگری که انجام می دهد ممکن است سوء تفاهم هایی نیز به وجود بیاید.

  koooootah wrote @

متاسفم اگر کسی بخواهد کسی را از دایره اختیارات انسانی اش خارج کند
حتما منطور من آن نبوده که شاید دیگرانی برداشت کنند
آرشام هم انسان است و همجنسگرا
حق دارد
دقیقا دوست من
منظور من همان طور که شما گفتید اولویت ها بود
و کاش
دوستان اجازه داده بودند آرشام در جهت اولویت ها حرکت کند
آرشام همیشه حق دارد که به درد دل ها گوش کند
اما به همان کلمات قسم
که ما بزرگ شده ایم
و می توانیم گاهی برای خود درد دل کیم
و اجازه دهیم
بی پناهان به پناهی برسند
ترکیه
جهنم ما شده است
نیاز به رفع ستم از پناهجویان
خیلی مهم تر است از غم باد هایی که به راحتی با اندکی فکر رفع می شد/می شود
ممنون دوست من
که اهمیت می دهی به
همه
اما
همچنان
من
یک همجنسگرا
نیاز پناهجویان را
بالاتر
دورتر
از هر موضوعی می بنیم
انقدر مهم و دور
که هیچ مثالی و هیچ تشبیهی
به آن نمی رسد
هیچ چیز الان واجب تر از پناهجویان مایوس نیست
و هیچ قدمی
بزرگتر از رفتن یک پناهجو از ترکیه
امیدوارم موفق باشید دوست من
آرشام
قربان شما
مهدی کوتاه

  arshamparsi2001 wrote @

ممنونم مهدی جان از پاسخت اما به نظر من مسئله ی همه اهمیت دارد. حتی اون پسذ جوان چهارده ساله ای که از چابهار تماس می گیرد و خوشحال است که توانسته با سی صحبت کند که همجنسگراست. وقت صرف کردن با او به همان انددازه اهمیت دارد که نجات جان یک انسان از اعدام.

من همیشه اولویت ها را در نظر می گیرم اما اولویت ها را عاملی برای تبعیض قلمداد نمی کنم.

پس همه به اندازه ی هم مهم هستند.

  koooootah wrote @

آرشام عزیزم
اینکه شما همه چیز را مهم می دانید درست است
این درست است و خوب
خطاب من به دوستان باهوشمان است
دوستانی که در مرکز هستند
یا جایی شبیه به مرکز
یا دوستان زیادی دارند
من آن پسر چابهاری را تحسین می کنم
من از او حتی
خجالت می کشم
یقین دارم که من به او مدیونم
اما
نگرانی من از دوستانی است که در مرکز و یا شبیه به مرکز
با دانشی در حد ارسطو و گاهی نزدیک به لکان و سارتر
با غروری به بلندای البرز
و با مرزکشی بسیار دقیق
زندگی می کنند
چه کسی گفته من حق دارم اعتراض بکنم به آرشام چون به افرادی توجه می کند که دور از مرکز و دور از دوستان هم حسش هست
چه کسی به من چنین اجازه ای خواهد داد که تنها راههای ارتباطی دوستانی هم حس را بگیرم که حتی در شهر خودشان هم امنیتی ندارند برای اینکه حسشان به طوری پاک و معصوم تفسیر شود؟
من به خودم اجازه نمی دهم راهی که شاید به پسری در گوشه از ایران کمک کند را قطع کنم
پسری که شاید اگر لب باز کند و به بهترین دوستش بگوید همجنس گراست به طرفه العین به او تجاوز شود
اما
آرشام عزیزم
ما که کور نیستیم
کر نیستیم
ما حتی خر هم نیستیم
متاسفانه ما انسانیم
تو و من می دانیم من روی خطابم با که بود
با کسانی که دسترسی دارند به هم
حلقه دارند
علم دارند
قدرت تشکیل گروه دارند
اما
آویزان هستند
به تو
به دیگری
تا به جای آنکه مشکلشان رو خود حل کنند
از وقت آن پسر در چابهار کم کنند
به هر حال
آرشام که خدا نیست
او هم انسان است
با 24 ساعت وقت در روز و شب
موفق باشی دوست من آرشام عزیز

  arshamparsi2001 wrote @

بله مهدی جان و امیدوارم که این گفتگوی ما تلنگری باشد برای بهتر دیدن و عمل کردن

  ادی wrote @

آرشام عزیز نظراتتان را خواندم، مفید بود، من هم پیشنهاداتی داشتم که در وبلاگم مطرح کردم، خواستم شما هم سری بزنید، ممنون


برای Trevor Holden پاسخی بگذارید لغو پاسخ